کیرستیان کروگ Christian Krohg

کیرستیان کروگ
Christian Krohg
نقاش و نویسنده معروف نروژی در سال 1852 در «اسلو» در ان هنگام «کیرستیانیا» نامیده می شد؛ در یک خانواده اشرافی و مرفه متولد شد . پدر وی مایل بود که وی در رشته حقوق به تحصیلات بپدازد اما خود وی بیشتر آروز داشت که نقاش گردد. «کروگ» خواست پدر را پذیرفت و به تحصیل در رشته حقوق مشغول شد و همزمان به یادگیری نقاشی پرداخت. پدر درسال 1843 در گذشت . دران هنگام «کروگ» 22 ساله بود . بعد از مرگ پدرش وی تصمیم برآن گرفت که نقاش گردد. در سال 1874 پایاننامه خود را در رشته حقوق دریافت داشت در همان سال عازم «کارلش روهه» در المان
Karlsruhe
گردید و درانجا به شاگرد نزد «هانس گوده»
Hans Gude
و «کارل گوس سو»
Karl Gussow
که هر دو از نقاشان بنام نروژی بودند؛ پرداخت.
در پائیز سال 1875 به برلین رفت . «کروگ» تحت تاثیر «ادلف منزل»
Adolf Menzel
به ناتورالیسم گرایش پیدا کرد
وی در سال 1976 با تابلوی «یک خداحافظی»/شماره 39/و دو تابلوی نیمتنه از جمله تابلو «لوسی اگه برگ»/شماره 14/
Lucy Egeberg
مورد توجه محافل هنری زمان خود قرار گرفت
در سال 1879 به «اسکاگن» در دانمارک سفر کرد و خیلی زود در جرگه نقاشان انجا  که به «نقاشان اسکاگن» شهرت داشتند درآمد. وبعد از آن نیز در تابستانهای سال 1882 تا84 وتابستان سال 1888 به «اسکاگن» سفر کرد . تابلوهای چون «زنی در حال بریدن نان» / شماره 130/  مادر و فرزند» /شماره 67؛»موبافتن «/شماره 45/؛»تورباف» /شماره 8 و 40/؛بندر» از کارهای وی در این دروان است و همزمان شروع به نقاشی یک مجموعه دقیق و واقعگرا از زندگی دریانواردان نروژی پرداخت . دراین تابلو ها با بکار گیری قلم موی پهن و رنگ امیزی سرد و استفاده از زاویه غیر متداوال و شجاعانه توانسته بخوبی زندگی دریانواردان را به نقش بکشد. در این نقاشایها تنها ذوق و لذت بصری هدف وی نبوده بلکه بازگو کردن واقعیت های و سختی های زندگی ماهیگیران و دریانواردان نیز مورد نظر وی قرار داشته . گرایش به انعکاس زندگی انچنان که هست نیزدر کار های دیگر «کروک» نظیر تابلوی » دوشیزه بیمار» ؛ /شماره 247/» خسته» /شماره 16 /و «صبحگاهان» /شماره 17/نیز بخوبی به چشم می خورد.
اقامت در پاریس در سال 1881 – 82 باعث توجه وی هنرمندان همعصر خود شد وی در پاریس با «ادوارد مونت» و جنبش هنری «امپرسیونیست» آشنا گردید.
«کروگ» نسبت به مسائل اجتماعی علاقمند بود و نگاهی انتقادی نسبت نظام اجتماعی حاکم بر کشورش داشت و به جنبش «کیرستیانیا- بوهم» پیوست .
این جنبش که رهبری انرا «هانس یگر»/شماره 9/ داشت ؛ جنبشی فرهنگی و هنری برعلیه ارزشهای اخلاقی و بنیادی اشرافیت حاکم بر جامعه بشمار می رفت و وخواهان تغیرات بنیادی در نظام کلی جامعه بود.
«جنبش کیرستیانیا-بوهم» سعی برآن داشت که فساد اخلاقی رایج در میان طبقات مرفه افشا کند.
نگرش هنرمندان وابسته به جنبش «کیرستیانیا -بوهم» به روند خلافیت هنری آن بود که هنر نه فقط برای ارضای حس زیبایی شناسی است؛ بلکه وظیفه اجتماعی نیز بر عهده دارد .جریان فکر غالب در میان هنرمندان وابسته به جنبش»کیرستیانیا- بوهم» آن بود که هنرمند می بایست واقعیتهای ناهنجار زندگی که ناشی از نظام ناعادلانه و بی رحم حاکم بر جامعه است افشا کند. در تابلو «دختر بیمار» چننین گرایشی در کار «کروگ» محسوس است .
«کروگ» درکارنویسندگی نیز توانان بود . وی چندین رومان از جمله «آلبرتینه» راکه یک اثر ناتورالیستی است ؛ نوشت و خود نیز تصاویر این کتاب به نقش کشید . این کتاب که گزارشی از چگونگی زندگی زنان خود فروش دران زمان بود ؛ توجه زیادی را بخود معطوف کرد . کتاب به محض انتشار توسط مقامات پلیس ضبط گردید و «کروگ» محکوم به پرداخت جریمه شد .
در سال 1888-89 «نبرد برای ادامه حیات» را نقاشی کرد. و در کنار «هانس یاگر» یکی از رهبران جنبش «کیرستیانیا- بوهم» درامد.
از جمله رومانهایی دیگری که وی به نوشته است می توان از»یک دوئل» و «هنرمندان» را می توان نامبرد
«کروگ» به کمک قلم توانایی خود یکی از نویسندگان موثر در گذر از رومانتیک به رئالیسم است . » کروک » به کار روزنامه نگاری نیز می پرداخت و آثار وی در نشریه «حرکت جهان»
Verdens gang
که در سالها بین 1890 تا 1910 منتشر می شود ؛ انتشار می یافت
«کورگ» به فعالیت ها اجتماعی نیز می پرداخت و خانه هنرمندان تاسیس کرد .
در سال 1888 «کروگ» با «اودا انگل هاردت»
Oda Engelhardt
ازدواج کرد. «اود» زن بحث برانگیزی بود و رابطه زناشویی و عاشقانه این دو فراز ونشیب های فراوانی را طی کرد.

«کیرستیان کروگ» تا سن 70 سالگی و به کاراستادی و سر پرستی در داشکده هنر «کیرستیانیا» ادامه داد . اما بعد ازاین سال تصمیم بران گرفت تا ازکار کنارگیری کند و تمام وقت خود را صرف نقاشی نماید. با این وجود در سال اخیر عمر تابلو های چندانی نقش نکرد.تابلوی تصویر از خود درکنار پنجره در 1925 که تجسم دیدار یک انسان سالخورده با با بهار است و وتابلو بیلکه ویکن
Bjelkeviken
که منظره ابدره و وقایقی که با طناب به اسکله بسته شده و خانه همسایه است از کارهای وی دراخرین سال زندگی وی است .
اخرین کار وی پورتره ای از «کیرستیان هانسن»
Christian Hansson
است که وی بزحمت توانست انرا به پایان برساند . این تابلو توسط همسر وی «اود» امضا شده و تاریخ سپتامبر سال 1925 را دارد
«کیرستیان کروگ» در 10 سپتامبر سال 1925 در بعلت نارسایی قلبی و بررونشیت و ورم ریه در بیمارستان بستری شد. وچند زوربعد در 16 اکتبر دارفانی را ودا گفت . وبا مرگ وی نروژ یکی از بزرگتر برجستگان فرهنگی خود را از دست داد.

منابع وکی پدیا
دانشنامه بزرگ نروژی
بد از نگارش

تابلوی «بر روی عرشه » /81/شماره نشان دهند گرایش «کروگ» بر انعکاس موضوع تابلو در لحظه رخ دادن است . این تابلو از نظر اصول ترکیب ؛ تابلوی کاملی است و خطوط کج در ان بخوبی محیط دریا را القا می کند. این تابلوگزارشی زیبا از یک لحظه زندگی است . وزمانیکه در «کیرستیانیا – اسلو»- به نمایش گذاشته شد بشدت مورد استقبال منقدین قرار گرفت . این تابو در سال 1882 در پاریس نیز به نمایش گذاشته شد.
تابلو «باقتن تور مامیگیری» که دران ماهیگیری را حالت بافتن تورماهیگیر نشان می دهد دوبار توسط «کروگ» نقش گردید . اولین تابلو فاقد تاریخ است /شماره / و دومین تاریخ 1876 را دارد که این تاریخ صحیح نیست .
زمانیکه «کروگ» درسال 1879 از برلین به» کیرستیانیا» باز گشت؛ این شهر دوچار تحولات زیاد شده بود . صنایع رشده کرده بود و طبقه کارگر شکل گرفته بود. جمعیت شهر بسرعت درحال افزایش بود وشهر مرکز تحولات فکر و عقیدتی شده بود. ازنظر سیاسی احزاب و گروه های چپ و راست بصورتی آشتی ناپذیر با یکدیگر به مبارزه سیاسی می پرداختند. احساسات وطن خواهانه و استقلال خواهان نیز بشدت در گسترش بود و نروژی ها که تا این زمان تابع پادشاهی سوئد بودند ؛ خواهان عدم وابستگی به سوئد شده بودند. شهر در کمکش بین نو و کهنه درگیر بود .
«کروگ «با نقاشی تابلوی «آوردن دکتر » در سال 1880 /شماره 2/موضع خود را در این میان مشخص کرد.
در این تابلو یک جلسخ مهمانی از پولدار ها وابسته به طبقه متوسط را نشان می دهد که دور میز غذاخوری دریک سالن روشن نشسته اند و زن مسنی که از لباسهایش نشان می دهد ازبین مردم عادی است در کنار در و در قسمت تاریک تابلو منتطر دکتر است تا وی را با خود را به بالین بیمار ببرد . وضع لباس پوشیده وی نشان می دهد که هوا بیرون سرد است . این اولین تابلوی است که «کروگ» با موضوع تضاد طبقاتی به نقش کشده است .
تابلوی » سپیده دم» /شماره 17 و شماره 4/دختر خیاطی را نشان می دهد که پشت چرخ خیاطی به خواب رفته است ؛ در حالیکه پیراهن پرزرق و برق؛ نیمه تمامی؛ روی میز کارش است. این تابلو همانندبسیاری از نقاشی های دیگر «کروگ» به موضوع فقر وتضاد اجتماعی می پردازد .

بیان دیدگاه